غزل شماره 237 حضرت خواجه

ساخت وبلاگ

غزل شماره 237 دیوان حضرت خواجه با صدای غلامرضا آقاسی

 

نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید
فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید

صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگی‌ام در نظر نمی‌آید

قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم
درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید

مگر به روی دلارای یار ما ور نی
به هیچ وجه دگر کار بر نمی‌آید

مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید
وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید

ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید

بسم حکایت دل هست با نسیم سحر
ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید

در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید

ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس
کنون ز حلقه‌ی زلفت به در نمی‌آید

 

 


دریافت با کیفیت بالا

غزل صوتی حافظ در تلگرام...
ما را در سایت غزل صوتی حافظ در تلگرام دنبال می کنید

برچسب : غزل شماره 237,غزل شماره 237 حافظ, نویسنده : 4ghraghasi9 بازدید : 194 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 17:20